زناشویی

چرا گاهی اوقات روابط عاشقانه تبدیل به وابستگی می‌شوند؟

عشق و وابستگی دو احساس متفاوت هستند که گاهی اوقات در روابط عاشقانه با یکدیگر اشتباه گرفته می‌شوند. در حالی که عشق سالم بر پایه احترام، اعتماد و آزادی بنا شده است، وابستگی اغلب از ناامنی، ترس از تنهایی و نیاز مفرط به تایید شکل می‌گیرد. این تبدیل رابطه عاشقانه به وابستگی می‌تواند آسیب‌های جدی به هر دو طرف وارد کند. رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران در این پست، به بررسی 20 دلیل عمده‌ای می‌پردازیم که چرا یک رابطه عاشقانه می‌تواند به وابستگی ناسالم تبدیل شود:

  • ✳️ترس از تنهایی: این ترس می‌تواند باعث شود که فرد به هر قیمتی در رابطه بماند، حتی اگر رابطه ناسالم باشد.
  • ✳️اعتماد به نفس پایین: افرادی که اعتماد به نفس کمی دارند، ممکن است احساس کنند که بدون شریک زندگی خود ارزشی ندارند.
  • ✳️نیاز به تایید: وابستگی به تایید و تحسین شریک زندگی می‌تواند فرد را در یک چرخه ناسالم گرفتار کند.
  • ✳️تجربه آسیب‌های عاطفی گذشته: تجربیات تلخ گذشته، مانند طرد شدن یا بی‌توجهی در دوران کودکی، می‌تواند باعث شود فرد در روابط بعدی به شدت وابسته شود.
  • ✳️عدم استقلال مالی و عاطفی: نداشتن استقلال مالی یا عاطفی می‌تواند فرد را به شریک زندگی خود وابسته کند.
  • ✳️کاملا مطلوب‌سازی شریک زندگی: وقتی فرد شریک زندگی خود را بیش از حد کاملا مطلوب‌سازی می‌کند، ممکن است نیازهای خود را نادیده بگیرد.
  • ✳️نادیده گرفتن نیازهای شخصی: تمرکز بیش از حد بر نیازهای شریک زندگی و نادیده گرفتن نیازهای خود، می‌تواند به وابستگی منجر شود.
  • ✳️فقدان مرزهای سالم: عدم تعیین مرزهای سالم در رابطه، می‌تواند باعث شود که فرد احساس کند هویت خود را از دست داده است.
  • ✳️ترس از دست دادن کنترل: برخی افراد برای جلوگیری از احساس ناامنی، سعی می‌کنند کنترل رابطه را در دست بگیرند.
  • ✳️حسادت و حس مالکیت: حسادت و حس مالکیت بیش از حد، نشانه‌های وابستگی ناسالم هستند.
  • ✳️تلاش برای تغییر دادن شریک زندگی: وابستگی به این ایده که می‌توان شریک زندگی را تغییر داد، می‌تواند منجر به ناامیدی و رنجش شود.
  • ✳️نادیده گرفتن پرچم‌های قرمز (Red Flags): چشم‌پوشی از رفتارهای نامناسب یا آسیب‌زا در رابطه، نشانه‌ای از وابستگی است.
  • ✳️احساس گناه و مسئولیت بیش از حد: احساس گناه و مسئولیت بیش از حد در قبال احساسات و مشکلات شریک زندگی، می‌تواند فرد را خسته و فرسوده کند.
  • ✳️کاهش ارتباط با دوستان و خانواده: انزوا از دوستان و خانواده، فرد را بیشتر به شریک زندگی خود وابسته می‌کند.
  • ✳️عدم وجود سرگرمی‌ها و علایق شخصی: وقتی فرد تمام وقت خود را صرف شریک زندگی خود می‌کند، هویت و استقلال خود را از دست می‌دهد.
  • ✳️ترس از مواجهه با مشکلات: اجتناب از مواجهه با مشکلات و نادیده گرفتن آنها، به جای حل کردن آنها، می‌تواند رابطه را به یک وابستگی ناسالم تبدیل کند.
  • ✳️نگرش قربانی: دیدن خود به عنوان یک قربانی در رابطه، می‌تواند فرد را در یک موقعیت منفعل قرار دهد و از توانایی‌هایش برای تغییر وضعیت غافل کند.
  • ✳️سابقه روابط وابسته قبلی: افرادی که در گذشته روابط وابسته داشته‌اند، بیشتر در معرض خطر تکرار این الگو هستند.
  • ✳️فشار اجتماعی: فشار جامعه برای داشتن یک رابطه عاشقانه، می‌تواند باعث شود فرد به یک رابطه ناسالم بچسبد.
  • ✳️تصور اشتباه از عشق: گاهی اوقات افراد وابستگی را با عشق اشتباه می‌گیرند و فکر می‌کنند که هر چه بیشتر به شریک زندگی خود وابسته باشند، بیشتر او را دوست دارند.

شناسایی این عوامل اولین قدم برای رهایی از وابستگی و ایجاد یک رابطه سالم و متعادل است. در صورت نیاز، کمک گرفتن از یک متخصص می‌تواند بسیار موثر باشد.

چرا روابط عاشقانه گاهی تبدیل به وابستگی می‌شوند؟

1. ترس از تنهایی

یکی از اصلی‌ترین دلایل تبدیل عشق به وابستگی، ترس عمیق از تنهایی است. فرد تصور می‌کند بدون حضور معشوق قادر به ادامه زندگی نیست. این ترس اغلب ریشه در تجربیات دوران کودکی دارد، جایی که فرد احساس امنیت و دوست داشته شدن را فقط از طریق یک فرد خاص تجربه کرده است. در این حالت، رابطه به جای منبع شادی و رشد، به ابزاری برای فرار از تنهایی تبدیل می‌شود. رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران فرد وابسته تلاش می‌کند به هر قیمتی از ترک شدن جلوگیری کند. این تلاش گاهی با رفتارهای کنترل‌گرایانه یا قربانی کردن نیازهای شخصی همراه است. به این ترتیب، رابطه از حالت سالم خود خارج شده و به یک وابستگی ناسالم تبدیل می‌شود. به مرور زمان، فرد هویت خود را در رابطه از دست می‌دهد.

2. عزت نفس پایین

افرادی که عزت نفس پایینی دارند، اغلب به دنبال تأیید و ارزشمندی در روابط عاشقانه هستند. آنها باور دارند که بدون تأیید معشوق، ارزشی ندارند و نمی‌توانند خوشحال باشند. این باور باعث می‌شود که بیش از حد به رابطه وابسته شوند و از استقلال خود دست بکشند. آنها مدام به دنبال جلب رضایت معشوق هستند و از ابراز نیازها و خواسته‌های خود می‌ترسند. این رفتارها منجر به ایجاد یک رابطه نابرابر و ناسالم می‌شود. فرد وابسته احساس می‌کند برای حفظ رابطه باید تمام خواسته‌های معشوق را برآورده کند. این احساس فشار زیادی به او وارد می‌کند و باعث فرسودگی عاطفی می‌شود.

3. عدم استقلال فردی

استقلال فردی، شامل داشتن علایق، اهداف و دوستان خارج از رابطه عاشقانه است. وقتی فردی استقلال کافی نداشته باشد، تمام تمرکز و انرژی خود را روی رابطه می‌گذارد. ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران این تمرکز بیش از حد باعث می‌شود که رابطه به یک منبع اصلی هویت و شادی تبدیل شود. در نتیجه، فرد به شدت به رابطه وابسته می‌شود و از دست دادن آن را یک فاجعه تلقی می‌کند. او دیگر نمی‌داند بدون حضور معشوق چگونه باید زندگی کند. برای داشتن یک رابطه سالم، ضروری است که هر دو طرف استقلال خود را حفظ کنند. داشتن علایق و فعالیت‌های جداگانه، باعث می‌شود که رابطه پویاتر و جذاب‌تر بماند.

4. تجربیات آسیب‌زای گذشته

تجربیات آسیب‌زای گذشته، مانند ترک شدن در کودکی یا روابط ناموفق قبلی، می‌تواند باعث ایجاد ترس از صمیمیت و وابستگی در بزرگسالی شود. افرادی که این تجربیات را داشته‌اند، ممکن است به طور ناخودآگاه به دنبال روابطی باشند که تکرار الگوهای گذشته را تضمین کند. مثلا فردی که در کودکی توسط والدین خود مورد بی‌توجهی قرار گرفته است، ممکن است به دنبال رابطه‌ای باشد که در آن احساس نادیده گرفته شدن کند. این الگوهای رفتاری، باعث می‌شود که فرد به شدت به رابطه وابسته شود و از ترک شدن بترسد. او ممکن است برای جلوگیری از ترک شدن، رفتارهای ناسالمی از خود نشان دهد. شناخت و درمان این آسیب‌ها، برای داشتن روابط سالم در آینده ضروری است. درمان می‌تواند به فرد کمک کند تا الگوهای رفتاری ناسالم خود را شناسایی و تغییر دهد.

5. کمال‌گرایی در رابطه

انتظار داشتن یک رابطه بی‌نقص و کاملا مطلوب، یکی دیگر از عوامل ایجاد وابستگی است. افراد کمال‌گرا، مدام در تلاشند تا رابطه خود را به یک تصویر خیالی تبدیل کنند. این تلاش بی‌وقفه، باعث می‌شود که از واقعیت‌های رابطه دور شوند و به شدت به آن وابسته شوند. آنها از پذیرش نقص‌ها و مشکلات رابطه خودداری می‌کنند و سعی می‌کنند همه چیز را کنترل کنند. این رفتارها باعث ایجاد فشار و استرس زیادی در رابطه می‌شود. پذیرش این واقعیت که هیچ رابطه‌ای کامل نیست، برای داشتن یک رابطه سالم ضروری است. تمرکز بر نقاط قوت رابطه و تلاش برای حل مشکلات به صورت سازنده، می‌تواند به بهبود رابطه کمک کند.

6. عدم مهارت‌های ارتباطی

ضعف در مهارت‌های ارتباطی، می‌تواند باعث ایجاد سوء تفاهم‌ها و درگیری‌های مکرر در رابطه شود. وقتی افراد نتوانند به درستی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، احساس ناامنی و عدم اطمینان می‌کنند. این احساسات باعث می‌شود که به شدت به رابطه وابسته شوند و از ترک شدن بترسند. آنها ممکن است برای جلوگیری از درگیری، از ابراز نیازها و خواسته‌های خود خودداری کنند. یادگیری مهارت‌های ارتباطی مؤثر، مانند گوش دادن فعال، همدلی و ابراز احساسات به صورت صحیح، می‌تواند به بهبود رابطه کمک کند. رابطه زناشویی با برقراری ارتباط مؤثر، افراد می‌توانند نیازها و خواسته‌های خود را به درستی بیان کنند و سوء تفاهم‌ها را کاهش دهند. این امر باعث ایجاد یک رابطه امن و مطمئن می‌شود.

7. الگوهای رفتاری مخرب

برخی از الگوهای رفتاری، مانند کنترل‌گری، حسادت و سوء استفاده عاطفی، می‌توانند باعث ایجاد وابستگی ناسالم در رابطه شوند. این الگوها، باعث ایجاد یک رابطه نابرابر و ناسالم می‌شوند. فرد قربانی، احساس می‌کند که برای حفظ رابطه باید تمام خواسته‌های فرد سوء استفاده‌گر را برآورده کند. او ممکن است برای جلوگیری از خشم فرد سوء استفاده‌گر، از نیازها و خواسته‌های خود چشم‌پوشی کند. این رفتارها باعث تخریب عزت نفس و استقلال فرد قربانی می‌شود. شناخت و تغییر این الگوهای رفتاری، برای داشتن یک رابطه سالم ضروری است. در صورت نیاز، کمک گرفتن از یک متخصص می‌تواند در این زمینه بسیار مفید باشد.

8. ناامنی دلبستگی

نظریه دلبستگی بیان می کند که سبک دلبستگی افراد در کودکی، بر روابط آنها در بزرگسالی تاثیر می گذارد. افرادی که سبک دلبستگی ناامن دارند (اجتنابی یا دوسوگرا/مضطرب)، بیشتر در معرض وابستگی ناسالم در روابط عاشقانه هستند. افراد با دلبستگی اجتنابی، از صمیمیت اجتناب می کنند و ممکن است به طور ناخودآگاه شریک هایی را انتخاب کنند که از نظر عاطفی در دسترس نیستند. افراد با دلبستگی دوسوگرا/مضطرب، نیاز شدید به صمیمیت دارند و از ترک شدن می ترسند، که می‌تواند منجر به رفتارهای چسبنده و کنترل گرایانه شود. شناخت سبک دلبستگی خود و شریک زندگی تان، می‌تواند به شما در درک و بهبود الگوهای رابطه تان کمک کند. درمان می‌تواند به افراد کمک کند تا سبک دلبستگی امن تری ایجاد کنند. سبک دلبستگی ایمن با اعتماد، صمیمیت و استقلال سالم مشخص می شود.

9. مشکلات حل نشده گذشته

مسائل حل نشده در روابط قبلی، مانند خیانت یا از دست دادن، میتوانند به روابط جدید منتقل شوند و باعث ترس از آسیب پذیری و ایجاد وابستگی شوند. افراد ممکن است برای جلوگیری از درد ناشی از تجربیات گذشته، رفتارهای دفاعی را در پیش بگیرند. این رفتارها میتوانند شامل خودداری از صمیمیت، کنترل شریک زندگی و یا ایجاد وابستگی ناسالم باشد. درمان می‌تواند به افراد کمک کند تا از تجربیات گذشته خود عبور کنند و الگوهای رفتاری جدید و سالم تری را بیاموزند. پردازش احساسات مربوط به روابط گذشته، برای ایجاد روابط سالم در آینده ضروری است. با رها کردن بار گذشته، می‌توانید با اعتماد به نفس بیشتری وارد روابط جدید شوید. این امر به شما این امکان را می دهد که رابطه ای بر پایه عشق و احترام متقابل بسازید.

10. فشار اجتماعی و فرهنگی

فشار جامعه برای یافتن شریک زندگی و ازدواج، می‌تواند باعث شود افراد به روابطی که برایشان مناسب نیستند چسبیده و وابسته شوند. مهارت‌های رابطه زناشویی فرهنگ های جمع گرا ممکن است ارزش بیشتری برای ازدواج و خانواده قائل شوند و این امر می‌تواند فشار بیشتری بر افراد برای ماندن در روابط ناسالم وارد کند. افراد ممکن است از قضاوت شدن توسط خانواده و دوستان بترسند اگر رابطه شان به هم بخورد، بنابراین به آن چسبیده و سعی می کنند آن را حفظ کنند، حتی اگر خوشحال نباشند. در انتخاب و حفظ رابطه، به ندای درونی خود گوش دهید. ارزش خود را بدانید و از روابطی که به شما آسیب می زنند دوری کنید.

11. فانتزی سازی و خیال پردازی بیش از حد

وقتی فرد بیش از حد در مورد رابطه و آینده با معشوق خیال پردازی می کند، ممکن است از واقعیت های رابطه غافل شود و به شدت به آن وابسته شود. این افراد تصویری کاملا مطلوب از رابطه در ذهن خود ساخته اند که با واقعیت فاصله زیادی دارد. وقتی واقعیت با انتظارات آنها مطابقت ندارد، دچار ناامیدی و سرخوردگی می شوند، اما به دلیل وابستگی شدید، نمی توانند رابطه را ترک کنند. باید با چشمان باز وارد رابطه شوید و واقع بینانه به آن نگاه کنید. از خیال پردازی بیش از حد خودداری کنید و بر جنبه های مثبت و منفی رابطه تمرکز کنید. به جای تلاش برای ساختن یک رابطه کاملا مطلوب، بر ایجاد یک رابطه سالم و واقعی تمرکز کنید.

12. کمبود علاقه مندی های دیگر

وقتی تمام زندگی فرد حول محور رابطه می چرخد و هیچ علاقه مندی دیگری ندارد، به شدت به آن وابسته می شود. این افراد تمام وقت و انرژی خود را صرف معشوق می کنند و هیچ فعالیتی خارج از رابطه ندارند. در نتیجه، هویت خود را در رابطه از دست می دهند و احساس پوچی و بی معنایی می کنند. داشتن علاقه مندی های دیگر، مانند سرگرمی ها، دوستان و فعالیت های اجتماعی، برای سلامت روان و استقلال فردی ضروری است. با داشتن یک زندگی پربار و متنوع، احساس رضایت بیشتری خواهید داشت و کمتر به دنبال پر کردن خلاءهای خود از طریق رابطه خواهید بود.

13. عدم وجود مرزهای سالم

مرزهای سالم، حد و مرزهایی هستند که فرد برای حفظ استقلال و هویت خود در رابطه تعیین می کند. وقتی مرزهای سالم وجود نداشته باشد، فرد به راحتی تحت تاثیر خواسته ها و نیازهای معشوق قرار می گیرد و از نیازهای خود غافل می شود. در نتیجه، احساس خستگی، فرسودگی و نارضایتی می کند. تعیین مرزهای سالم، برای حفظ سلامت روان و استقلال فردی ضروری است. با تعیین مرزهای سالم، می‌توانید رابطه ای مبتنی بر احترام متقابل، تفاهم و همدلی ایجاد کنید.

14. باورهای غیرمنطقی درباره عشق

باورهای غیرمنطقی درباره عشق، مانند “اگر دوستم داشته باشه باید ذهن من رو بخونه” یا “عشق واقعی یعنی همیشه با هم موافق باشیم”، میتوانند باعث ایجاد انتظارات غیرواقعی و وابستگی ناسالم شوند. این باورها باعث می شوند که فرد از معشوق انتظارات غیرمنطقی داشته باشد و وقتی این انتظارات برآورده نمی شوند، احساس ناامیدی و نارضایتی کند. باید باورهای غیرمنطقی خود درباره عشق را شناسایی و آنها را با باورهای منطقی و واقع بینانه جایگزین کنید. با داشتن باورهای منطقی درباره عشق، می‌توانید انتظارات خود را تعدیل کنید و از وابستگی بیش از حد به رابطه جلوگیری کنید.

15. مشکلات حل نشده کودکی

مسائل حل نشده در دوران کودکی، مانند فقدان توجه و محبت والدین، سوء استفاده و یا نادیده گرفته شدن، میتوانند در بزرگسالی باعث ایجاد ترس از ترک شدن و وابستگی ناسالم در روابط عاشقانه شوند. این افراد ممکن است به دنبال جبران فقدان های دوران کودکی در روابط عاشقانه خود باشند و به شدت به معشوق وابسته شوند. درمان می‌تواند به این افراد کمک کند تا مسائل حل نشده دوران کودکی خود را حل کنند و الگوهای رفتاری سالم تری را بیاموزند. با حل مشکلات دوران کودکی، می‌توانید ترس از ترک شدن را کاهش دهید و روابط سالم تری را تجربه کنید. شما می‌توانید با تلاش و آگاهی، الگوهای رفتاری مخرب را تغییر دهید و یک زندگی شاد و رضایت بخش داشته باشید.

16. کمبود مهارت های مقابله ای

افرادی که مهارت های مقابله ای ضعیفی دارند، در مواجهه با استرس و مشکلات عاطفی، به شدت به معشوق وابسته می شوند. آنها ممکن است به معشوق به عنوان تنها منبع آرامش و حمایت خود نگاه کنند و نتوانند به طور مستقل با مشکلات خود کنار بیایند. با داشتن مهارت های مقابله ای قوی، می‌توانید احساسات خود را مدیریت کنید و از وابستگی بیش از حد به رابطه جلوگیری کنید. با بهره‌گیری از مهارت های مقابله ای موثر، می‌توانید یک زندگی شاد و رضایت بخش داشته باشید.

17. هویت تعریف شده توسط رابطه

وقتی هویت فرد به طور کامل با رابطه تعریف می شود، یعنی فرد هیچ احساسی از خود مستقل از رابطه ندارد، وابستگی به رابطه بسیار قوی می شود. در این حالت، فرد احساس می کند که بدون رابطه، هویت و ارزشی ندارد. این مسئله می‌تواند ناشی از عزت نفس پایین یا عدم استقلال فردی باشد. برای حل این مشکل، باید به خودتان یادآوری کنید که یک فرد مستقل با استعدادها، علایق و ارزش های منحصر به فرد هستید. فعالیت هایی را انجام دهید که به شما احساس خوبی می دهند و هویت شما را تقویت می کنند. با تقویت هویت مستقل خود، می‌توانید وابستگی ناسالم به رابطه را کاهش دهید و یک رابطه سالم و متعادل برقرار کنید.

18. نیاز به کنترل

نیاز شدید به کنترل رابطه و شریک زندگی می‌تواند نشانه ای از ترس و ناامنی عمیق باشد و منجر به وابستگی ناسالم شود. افرادی که نیاز به کنترل دارند، معمولا از عدم اطمینان و فقدان احساس امنیت رنج می برند. آنها سعی می کنند با کنترل رفتار و افکار شریک زندگی خود، احساس امنیت و قدرت کنند. این رفتارها می‌تواند منجر به ایجاد یک رابطه خفه کننده و آزاردهنده شود و باعث از بین رفتن رابطه شود. برای غلبه بر نیاز به کنترل، باید به خودتان اجازه دهید که آسیب پذیر باشید و به شریک زندگی خود اعتماد کنید. با رها کردن نیاز به کنترل، می‌توانید یک رابطه مبتنی بر اعتماد و احترام متقابل برقرار کنید.

19. عدم تمایز خود از دیگری

تمایز، توانایی حفظ احساس فردیت و استقلال خود در یک رابطه صمیمی است. وقتی فرد تمایز یافته نباشد، مرزهای او با شریک زندگی اش محو می شود و وابستگی ناسالم ایجاد می شود. عدم تمایز می‌تواند منجر به این شود که فرد نتواند نیازها و احساسات خود را از نیازها و احساسات شریک زندگی اش تشخیص دهد. برای بهبود تمایز، باید به خودتان یادآوری کنید که شما یک فرد مستقل با نیازها و احساسات منحصر به فرد هستید. سعی کنید نیازها و احساسات خود را به طور واضح و قاطع بیان کنید. با بهبود تمایز، می‌توانید وابستگی ناسالم به رابطه را کاهش دهید و یک رابطه مبتنی بر احترام متقابل و درک متقابل برقرار کنید.

20. ترس از صمیمیت

ترس از صمیمیت می‌تواند به طور متناقضی منجر به وابستگی شود. فردی که از صمیمیت عاطفی واقعی می ترسد، ممکن است به رابطه ای سطحی تر و بیشتر متکی بر حضور فیزیکی یا رفتارهای کنترل گرایانه چنگ بزند تا از صمیمیت واقعی دوری کند. این ترس می‌تواند ریشه در تجربیات گذشته، مانند خیانت یا از دست دادن داشته باشد. درمان می‌تواند به افراد کمک کند تا ترس از صمیمیت را کاهش دهند و روابط سالم تری را تجربه کنند. با غلبه بر ترس از صمیمیت، می‌توانید به فردی آزادتر و شادتر تبدیل شوید.

نمایش بیشتر

‫2 دیدگاه ها

  1. در جلسه ای با یکی از مراجعین که سال ها درگیر رابطه وابسته بود، مشاهده کردم چگونه ترس از تنهایی او را وادار می کرد در روابط آسیب زا بماند. برای این افراد گاهی پذیرش تنهایی سالم بسیار دشوارتر از تحمل یک رابطه ناسالم است.

    فقدان تمایز در روابط یکی از عمیق ترین چالش هاست. زوج هایی که مرزهای خود را گم می کنند، اغلب در احساسات و نیازهای یکدیگر غرق می شوند. این مسئله نه تنها استقلال را از بین می برد، بلکه رشد شخصی را نیز محدود می کند.

    مورد جالبی که در تحقیق اخیرم دیدم، ارتباط مستقیم میان کمال گرایی و وابستگی بود. افرادی که معشوق را ایده آل می کنند معمولا آمادگی بیشتری برای چشم پوشی از نیازهای خود دارند. این الگو در مردان و زنان به یک اندازه مشاهده شده است.

    نگاه کردن به مطالب دیگر این سایت نشان داد چقدر موضوع روابط انسانی عمیق و چند بعدی است. تحلیل دقیق سبک های دلبستگی در یکی از مطالب دیگر، مکمل خوبی برای درک این مقاله بود.

    در یک پژوهش میدانی، متوجه شدم نسل جوان امروزی بیشتر از نسل های قبل در دام روابط وابسته می افتد. شاید دلیلش افزایش ارتباطات مجازی و کاهش مهارت های میان فردی باشد. این یافته هنوز نیاز به بررسی بیشتر دارد اما آمارها آن را تایید می کند.

  2. یادمه یه مدت چنان غرق عشق شده بودم که اصلا نفهمیدم دارم تمام وجودم رو به اون رابطه گره می زنم تا اینکه یه روز فهمیدم دیگه حتی نمی تونم یه تصمیم ساده رو خودم بگیرم… ترس از تنها بودنه که آدم رو اسیر رابطه می کنه.

پاسخ دادن به امیر لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا