چرا گاهی در روابط عاشقانه احساس غم میکنیم؟
احساس غم در روابط عاشقانه، تجربهای ناخوشایند اما متداول است. عشق، با تمام زیباییها و شیرینیهایش، میتواند جنبههای چالشبرانگیزی نیز داشته باشد که منجر به احساس ناراحتی و اندوه شود. در این مقاله، به بررسی 20 دلیل احتمالی برای این احساس میپردازیم: درک این دلایل، گامی مهم در جهت بهبود کیفیت روابط و مدیریت احساسات درونی است:
- ✳️
انتظارات غیرواقعبینانه:
انتظار دارید رابطه همیشه عالی باشد و هیچ مشکلی وجود نداشته باشد. - ✳️
عدم تطابق در نیازها:
نیازهای عاطفی، فیزیکی یا ذهنی شما و پارتنرتان با هم همخوانی ندارند. - ✳️
ترس از صمیمیت:
بهطور ناخودآگاه از صمیمیت و نزدیکی عاطفی واهمه دارید. - ✳️
اعتماد به نفس پایین:
احساس میکنید لایق عشق و محبت نیستید. - ✳️
ترس از طرد شدن:
همیشه نگران این هستید که پارتنرتان شما را ترک کند. - ✳️
عدم برقراری ارتباط موثر:
نمیتوانید احساسات و نیازهای خود را بهدرستی بیان کنید. - ✳️
مشکلات حل نشده گذشته:
مسائل حل نشده از روابط قبلی، بر رابطه فعلی شما تاثیر میگذارند. - ✳️
فقدان مرزهای سالم:
مرزهای شخصیتان در رابطه مشخص نیست و احساس خفقان میکنید. - ✳️
کنترلگری:
سعی میکنید پارتنرتان را کنترل کنید و این باعث ایجاد نارضایتی میشود. - ✳️
وابستگی ناسالم:
بهشدت به پارتنرتان وابسته هستید و بدون او احساس تنهایی و پوچی میکنید. - ✳️
مقایسه رابطه خود با دیگران:
رابطه خود را با روابط دیگران مقایسه میکنید و احساس کمبود میکنید. - ✳️
فشار اجتماعی:
فشار از طرف خانواده، دوستان یا جامعه برای داشتن رابطه ای خاص. - ✳️
تغییر در اولویتها:
اولویتهای شما و پارتنرتان در زندگی تغییر کرده و دیگر همسو نیستید. - ✳️
فقدان حمایت عاطفی:
احساس میکنید پارتنرتان از شما حمایت عاطفی نمیکند. - ✳️
استرس و فشار زندگی:
استرس ناشی از کار، تحصیل یا مسائل مالی، بر رابطه شما تاثیر میگذارد. - ✳️
عدم قدردانی:
احساس میکنید تلاشهای شما در رابطه دیده و قدردانی نمیشود.
- ✳️
خیانت یا بیوفایی:
خیانت از طرف پارتنر میتواند باعث احساس عمیق غم و اندوه شود. - ✳️
اختلافات مکرر:
درگیری و مشاجرههای مداوم، انرژی عاطفی شما را تحلیل میبرد.

- ✳️
فقدان تفریح و سرگرمی:
رابطه شما فاقد تفریح، سرگرمی و لحظات شاد است.
- ✳️
عدم پذیرش یکدیگر:
شما و پارتنرتان یکدیگر را به همان شکلی که هستید نمی پذیرید.
این عوامل، تنها بخشی از دلایلی هستند که میتوانند باعث ایجاد احساس غم در روابط عاشقانه شوند. با شناسایی ریشه مشکل و تلاش برای حل آن، میتوان امید به بهبود رابطه داشت.
چرا در روابط عاشقانه گاهی احساس غم میکنیم؟
1. انتظارات غیرواقعی
وقتی از یک رابطه انتظار کمال و خوشبختی مطلق داریم، ناگزیر با واقعیتهای ناخوشایندی روبرو میشویم که میتواند منجر به احساس غم شود. هیچ رابطهای کامل نیست. انتظار اینکه شریک عاطفیتان همیشه نیازهای شما را برآورده کند و هیچگاه اشتباه نکند، غیرمنطقی است و باعث ناامیدی و ناراحتی میشود. به جای انتظار غیرواقعی، تلاش کنید انتظارات خود را با واقعیتهای رابطه و تواناییهای شریک عاطفیتان منطبق کنید. انتظارات واقعبینانه، پایه و اساس یک رابطه سالم و پایدار را شکل میدهند. در مورد انتظارات خود با شریکتان صحبت کنید و ببینید آیا انتظارات هردوی شما هماهنگ است یا خیر. گاهی اوقات، انتظارات شما ممکن است ناشی از تجربیات گذشته یا الگوهای خانوادگی باشد که نیاز به بررسی و اصلاح دارند.
2. عدم تطابق در ارزشها و اهداف
اگر ارزشها و اهداف اصلی شما با شریک عاطفیتان در تضاد باشد، ممکن است در طول زمان احساس غم و نارضایتی کنید.این تضادها میتوانند در زمینههای مختلفی مانند سبک زندگی، باورهای مذهبی، دیدگاههای سیاسی و اهداف شغلی بروز کنند.وقتی احساس میکنید که نمیتوانید با شریکتان در مورد مسائل مهم زندگی به توافق برسید، این احساس میتواند منجر به تنش، اختلاف و غم شود.قبل از ورود به یک رابطه جدی، سعی کنید تا حد امکان درباره ارزشها و اهداف طرف مقابل اطلاعات کسب کنید.اگر در ارزشها و اهداف تفاوتهای اساسی وجود دارد، بهتر است قبل از اینکه وابستگی عاطفی زیادی ایجاد شود، در مورد آینده رابطه تجدید نظر کنید.
البته، تفاوت در برخی از زمینهها طبیعی است و میتواند به پویایی رابطه کمک کند، اما تضاد در ارزشهای اصلی میتواند رابطه را با مشکل مواجه کند.
در مورد ارزشها و اهداف خود با شریکتان صحبت کنید و سعی کنید نقاط مشترک و تفاوتهای خود را شناسایی کنید.
3. کمبود ارتباط موثر
ارتباط موثر، یکی از مهمترین ارکان هر رابطه است.وقتی نتوانید به طور با صداقت و باز با شریکتان ارتباط برقرار کنید، احتمال بروز سوءتفاهمها، اختلافات و احساسات منفی افزایش مییابد.اگر از ترس اینکه شریکتان را ناراحت کنید، احساسات واقعی خود را پنهان کنید، این پنهانکاری منجر به ناراحتی و غم میشود.یادگیری مهارتهای ارتباط موثر، مانند گوش دادن فعال، همدلی و ابراز احساسات به شیوهای سازنده، میتواند به بهبود کیفیت رابطه شما کمک کند.
سعی کنید در مورد احساسات خود با شریکتان صحبت کنید و از او بخواهید که به حرفهای شما گوش دهد و سعی کند شما را درک کند.
در ضمن، باید به حرفهای شریکتان نیز با دقت گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید.
از انتقاد، سرزنش و تحقیر در ارتباطات خود خودداری کنید و به جای آن، بر روی حل مسائل و یافتن راهحلهای مشترک تمرکز کنید.گاهی اوقات، کمک گرفتن از یک مشاور خانواده میتواند به بهبود ارتباطات در رابطه کمک کند.
4. ترس از صمیمیت
ترس از صمیمیت، میتواند یکی از دلایل اصلی احساس غم در روابط باشد.این ترس میتواند ناشی از تجربیات گذشته، آسیبهای روانی یا الگوهای خانوادگی باشد.افرادی که از صمیمیت میترسند، ممکن است در برقراری ارتباط عمیق و معنادار با دیگران مشکل داشته باشند و از نزدیک شدن بیش از حد به شریک عاطفی خود اجتناب کنند.این اجتناب میتواند باعث شود که شریک عاطفی احساس کند که به اندازه کافی دوست داشته نمیشود و در نتیجه، احساس غم و ناراحتی کند.اگر فکر میکنید که از صمیمیت میترسید، بهتر است با یک روانشناس مشورت کنید تا علت این ترس را شناسایی کرده و راههایی برای غلبه بر آن پیدا کنید.
در ضمن، باید با شریک عاطفی خود در مورد ترسهای خود صحبت کنید و از او بخواهید که در این مسیر شما را حمایت کند.
تمرین کنید که به شریکتان اعتماد کنید و به او اجازه دهید تا شما را بشناسد و با شما ارتباط برقرار کند.
5. عدم تعادل در قدرت
در یک رابطه سالم، قدرت باید به طور مساوی بین دو طرف توزیع شود. وقتی یکی از طرفین قدرت بیشتری داشته باشد و بخواهد بر دیگری کنترل کند، این عدم تعادل میتواند منجر به احساس غم، نارضایتی و حتی سوء استفاده شود. عدم تعادل در قدرت میتواند در زمینههای مختلفی مانند تصمیمگیریهای مالی، روابط اجتماعی و تقسیم وظایف خانه بروز کند. اگر احساس میکنید که در رابطهتان قدرت کافی ندارید و شریکتان سعی میکند شما را کنترل کند، باید در مورد این موضوع با او صحبت کنید و تلاش کنید تا تعادل را به رابطه برگردانید. اگر این کار به تنهایی برایتان دشوار است، میتوانید از یک مشاور خانواده کمک بگیرید. باید بدانید که هیچکس حق ندارد شما را کنترل کند یا از شما سوء استفاده کند. در صورت نیاز، از افراد متخصص و مراجع قانونی کمک بگیرید.
6. مقایسه با دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، یکی از اشتباهات رایجی است که میتواند منجر به احساس غم و نارضایتی شود. هر رابطهای منحصر به فرد است و شرایط خاص خود را دارد. دیدن روابط کاملا مطلوب در شبکههای اجتماعی میتواند شما را به این فکر بیندازد که رابطهتان به اندازه کافی خوب نیست. به جای مقایسه، بر روی نقاط قوت و ضعف رابطه خود تمرکز کنید و تلاش کنید تا آن را بهبود بخشید. به جای اینکه به دنبال یک رابطه کاملا مطلوب باشید، سعی کنید رابطهای سالم، پایدار و رضایتبخش بسازید. قدر داشتههای خود را بدانید و از لحظات خوب با شریکتان لذت ببرید. به جای تمرکز بر روی کمبودها، بر روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید.
7. عدم پذیرش تغییر
همه ما در طول زمان تغییر میکنیم و این تغییرات میتواند بر روابط ما تأثیر بگذارد. اگر نتوانید تغییرات را در خود و شریکتان بپذیرید، ممکن است احساس غم و نارضایتی کنید. تلاش برای تغییر دادن شریک عاطفیتان، معمولاً بینتیجه است و میتواند منجر به تنش و اختلاف شود. به جای تلاش برای تغییر دادن دیگران، سعی کنید خودتان را با شرایط جدید وفق دهید و به دنبال راههایی برای حفظ صمیمیت و عشق در رابطه باشید. در مورد تغییراتی که در حال تجربه آنها هستید با شریکتان صحبت کنید و از او بخواهید که شما را درک کند و حمایت کند. تغییرات را به عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری در نظر بگیرید. با پذیرش تغییرات، میتوانید رابطهای قویتر و پایدارتر بسازید.
8. عدم اختصاص زمان کافی به رابطه
در دنیای پرمشغله امروزی، اختصاص زمان کافی به رابطه میتواند چالشبرانگیز باشد. اما اگر زمان کافی برای با هم بودن، صحبت کردن و انجام فعالیتهای مشترک اختصاص ندهید، رابطه شما ممکن است دچار رکود شود و احساس غم و تنهایی کنید. برنامهریزی کنید تا زمان مشخصی را در طول هفته به با هم بودن اختصاص دهید. این زمان میتواند شامل صرف شام با هم، تماشای فیلم، پیادهروی یا هر فعالیت دیگری باشد که از آن لذت میبرید. در این زمان، از تلفن همراه و سایر عوامل حواسپرتی دوری کنید و تمام توجه خود را به شریکتان معطوف کنید. حتی چند ساعت وقت با کیفیت در هفته، میتواند به تقویت رابطه شما کمک کند. به شریکتان نشان دهید که برایش ارزش قائل هستید و به او اهمیت میدهید.
9. سوء استفاده عاطفی یا جسمی
سوء استفاده عاطفی یا جسمی، یکی از جدیترین دلایل احساس غم و ناراحتی در روابط است. سوء استفاده میتواند شامل توهین، تحقیر، تهدید، کنترل، خشونت فیزیکی یا جنسی باشد.
اگر در یک رابطه سوء استفادهگرانه قرار دارید، باید هر چه سریعتر از آن خارج شوید. سوء استفاده، هرگز قابل قبول نیست و هیچکس حق ندارد با شما بدرفتاری کند. از دوستان، خانواده یا یک مشاور حرفهای کمک بگیرید. سلامتی و امنیت شما، مهمترین اولویت شماست. هر چه سریعتر اقدام کنید، شانس بهبودی شما بیشتر خواهد بود.
10. مشکلات جنسی
مشکلات جنسی میتوانند تاثیر زیادی بر رابطه عاطفی داشته باشند. عدم رضایت جنسی، میتواند منجر به احساس نارضایتی، ناامیدی و حتی خشم شود. اگر در رابطه خود با مشکلات جنسی مواجه هستید، باید با شریکتان در مورد آن صحبت کنید. گاهی اوقات، مراجعه به یک متخصص جنسی میتواند به حل این مشکلات کمک کند. با حل مشکلات جنسی، میتوانید صمیمیت و عشق را در رابطه خود افزایش دهید. باید هر دو طرف در مورد نیازها و خواستههای خود صادق باشند. سعی کنید با هم راههایی برای افزایش رضایت جنسی پیدا کنید.
11. حسادت و عدم اعتماد
حسادت و عدم اعتماد، دو عامل مخرب هستند که میتوانند رابطه را از بین ببرند. حسادت میتواند ناشی از ناامنیهای شخصی، تجربیات گذشته یا رفتارهای مشکوک شریک عاطفی باشد. اگر به شریکتان اعتماد ندارید، نمیتوانید یک رابطه سالم و پایدار داشته باشید. در مورد حسادتها و ناامنیهای خود با شریکتان صحبت کنید و تلاش کنید تا با هم راههایی برای حل این مشکلات پیدا کنید. اگر حسادت شما بیش از حد است و نمیتوانید آن را کنترل کنید، ممکن است نیاز به کمک حرفهای داشته باشید. اعتماد، پایه و اساس یک رابطه سالم است. بدون اعتماد، رابطه محکوم به شکست است. سعی کنید به شریکتان اعتماد کنید و به او فرصت دهید تا به شما نشان دهد که قابل اعتماد است.
12. عدم قدردانی
وقتی در یک رابطه احساس میکنید که قدردان شما نیستند، ممکن است احساس غم و نارضایتی کنید. قدردانی، به معنای قدردانی از تلاشها، مهربانیها و ویژگیهای مثبت شریک عاطفی است. به شریکتان نشان دهید که قدردان او هستید و از او تشکر کنید. به او بگویید که چه چیزهایی را در او دوست دارید و از چه کارهایی که برای شما انجام میدهد قدردانی میکنید. قدردانی، باعث میشود که شریکتان احساس کند که دیده میشود و ارزشمند است. این احساس، میتواند رابطه شما را تقویت کند و آن را پایدارتر سازد. قدردانی، یک چرخه مثبت ایجاد میکند. وقتی شما از شریکتان قدردانی میکنید، او نیز انگیزه پیدا میکند که بیشتر به شما محبت کند.
13. فقدان استقلال فردی
حفظ استقلال فردی در یک رابطه، بسیار مهم است. اگر تمام هویت خود را در رابطه از دست بدهید و فقط به عنوان بخشی از یک زوج شناخته شوید، ممکن است احساس خفگی و نارضایتی کنید. به فعالیتها و علایق خود ادامه دهید و زمانی را به تنهایی یا با دوستان خود بگذرانید. یک رابطه سالم، به هر دو طرف اجازه میدهد تا فردیت خود را حفظ کنند. استقلال، باعث میشود که جذابتر و جالبتر باشید. شریکتان نیز از اینکه شما فردی مستقل هستید، قدردانی خواهد کرد.
14. زندگی در گذشته
زندگی در گذشته و مرور خاطرات بد، میتواند تاثیر منفی بر رابطه شما داشته باشد. اگر نمیتوانید گذشته را رها کنید و دائماً به اشتباهات گذشته شریکتان فکر میکنید، نمیتوانید یک رابطه سالم داشته باشید. سعی کنید گذشته را رها کنید و بر روی زمان حال و آینده تمرکز کنید. به شریکتان فرصت دهید تا اشتباهات گذشته خود را جبران کند و به شما ثابت کند که تغییر کرده است. اگر نمیتوانید به تنهایی گذشته را رها کنید، ممکن است نیاز به کمک حرفهای داشته باشید. گذشته را رها کنید تا بتوانید آیندهای روشنتر بسازید. با بخشش، میتوانید خودتان را از بند گذشته رها کنید.
15. مشکلات مالی
مشکلات مالی، میتوانند استرس زیادی را به رابطه وارد کنند. بحث و جدل بر سر پول، میتواند باعث نارضایتی و ناامیدی شود. در مورد مسائل مالی با شریکتان صحبت کنید و یک برنامه مالی مشترک تنظیم کنید. در مورد هزینهها و پساندازهای خود شفاف باشید و با هم تصمیم بگیرید که چگونه پول خود را مدیریت کنید. اگر مشکلات مالی جدی دارید، ممکن است نیاز به کمک یک مشاور مالی داشته باشید. مدیریت صحیح پول، میتواند استرس را کاهش دهد و رابطه شما را تقویت کند. با همکاری و همدلی، میتوانید از مشکلات مالی عبور کنید.
16. دخالت خانواده و دوستان
دخالت خانواده و دوستان در رابطه، میتواند باعث ایجاد تنش و اختلاف شود. اگر اجازه دهید که دیگران در مورد رابطه شما تصمیم بگیرند، ممکن است احساس نارضایتی و ناامیدی کنید. به خانواده و دوستان خود بگویید که از دخالت در رابطه شما خودداری کنند. تصمیمات مربوط به رابطه خود را با شریکتان بگیرید و اجازه ندهید که دیگران برای شما تصمیم بگیرند. البته، مشورت با افراد مورد اعتماد اشکالی ندارد، اما تصمیم نهایی باید با خودتان باشد. رابطه شما، یک حریم خصوصی است. از حریم خود محافظت کنید.
17. عدم حمایت از یکدیگر
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید از یکدیگر حمایت کنند. اگر احساس میکنید که شریکتان از شما حمایت نمیکند، ممکن است احساس تنهایی و ناراحتی کنید. از شریکتان در رسیدن به اهدافش حمایت کنید و در مواقع سخت، کنار او باشید. به او نشان دهید که به او ایمان دارید و به او اعتماد دارید. حمایت از یکدیگر، باعث میشود که رابطه شما قویتر و پایدارتر شود. یک رابطه موفق، بر پایه حمایت متقابل بنا شده است. با هم میتوانید به هر چیزی دست یابید.
18. ابتلا به بیماری های روانی
ابتلا به بیماری های روانی مانند افسردگی و اضطراب در یک طرف یا هردوی طرفین رابطه، میتواند منجر به ایجاد حس غم و ناراحتی در رابطه شود.اختلالات خلقی مانند اختلال دوقطبی نیز تاثیرات مخربی بر روابط دارند.در صورت مشاهده علایم این اختلالات در خود و یا شریکتان، سریعا برای درمان به روانشناس و یا روانپزشک مراجعه کنید.اغلب این بیماری ها با دارو و یا روش های روان درمانی قابل کنترل هستند.نباید از درمان به دلیل ترس از انگ اجتماعی غافل شد.با درمان به موقع و مناسب می توان از اثرات مخرب این بیماری ها بر روابط عاطفی جلوگیری کرد.
حتی در صورت تداوم بیماری نیز باید صبور بود و حمایت خود را از فرد بیمار دریغ نکرد.
آگاهی از بیماری و آموزش نحوه برخورد با آن نیز میتواند از شدت مشکلات بکاهد.حمایت و همدلی در این شرایط از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
19. عدم وجود اهداف مشترک در زندگی
نداشتن اهداف مشترک در زندگی میتواند پس از مدتی منجر به فاصله گرفتن از یکدیگر شود. حتی اگر در ابتدای رابطه تفاوت زیادی در اهداف وجود نداشته باشد، با گذشت زمان این تفاوت بیشتر شده و باعث دلسردی و نارضایتی می شود. بهتر است در ابتدای رابطه اهداف خود را با یکدیگر در میان بگذارید و ببینید تا چه حد با یکدیگر همخوانی دارید. لازم نیست که تمام اهداف شما یکسان باشد، اما باید در برخی از زمینه های مهم زندگی اهداف مشترکی داشته باشید. اگر اهداف شما با یکدیگر در تضاد است، سعی کنید راهی برای مصالحه پیدا کنید. حتی میتوانید اهداف جدیدی را به صورت مشترک برای خود تعریف کنید. داشتن اهداف مشترک به شما انگیزه می دهد تا با هم برای رسیدن به آنها تلاش کنید. این تلاش مشترک باعث نزدیکی و صمیمیت بیشتر شما می شود.
20. تفاوت در سبک های دلبستگی
افراد در روابط عاطفی سبک های دلبستگی متفاوتی دارند. سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی، اضطرابی و آشفته از جمله مهمترین این سبک ها هستند. اگر سبک دلبستگی شما با شریکتان متفاوت باشد، ممکن است در رابطه دچار مشکل شوید. مثلا اگر شما سبک دلبستگی ایمن دارید و شریکتان سبک دلبستگی اجتنابی دارد، ممکن است احساس کنید که به اندازه کافی به شما نزدیک نیست. در برخی موارد، با کمک یک متخصص می توان سبک دلبستگی ناایمن را به سبک دلبستگی ایمن تبدیل کرد. تلاش برای درک نیازهای دلبستگی شریکتان میتواند به بهبود رابطه شما کمک کند. صبوری و همدلی در این زمینه از اهمیت بالایی برخوردار است.







یه زمانی با هیجان شروع یه رابطه کرده بودم و کلی توقع غیرواقعی داشتم… فکر میکردم طرف مقابل باید همیشه دل منو بخونه و نیازهاشو پیش بینی کنه 😅 بعدها فهمیدم این جور توقعات فقط غصه خودمه… یاد گرفتم یکم منطقی تر باشم و به جای ذهن خوانی از طرف مقابل، راحت و صادقانه حرف بزنم. نکته دیگه این که اشتباه نکنیم و تصور نکنیم رابطه یعنی حل شدن تمام مشکلات زندگیمون… بعضی وقتا استرس کار یا درس رو با کس دیگه ای خالی می کنیم و فکر می کنیم تقصیر اونه که حالمون بد شده 🫤 رابطه سالم اونی هست که بهم فضای تنفس بدیم و همزمان پشتیبان هم باشیم.